قیمت نفت
این تئوری بیان می دارد، زمانی که افزایش ناگهانی قیمت نفت ظرفیت سودمندی یک اقتصاد را کاهش دهد، رکود تورمی اتفاق می افتد.در اکتبر 1973، اوپک تحریمی را علیه کشورهای غربی تصویب کرد. این موضوع باعث افزایش بسیار شدید قیمت نفت شد؛ که به دنبال آن قیمت کالاها و در نتیجه نرخ بیکاری افزایش پیدا کرد.
بیکاری
به دلیل افزایش قیمت حمل و نقل، تولید محصولات و رساندن آن به قفسه فروشگاهها گرانتر شد؛ و قیمت ها بالا رفت و درست در همین موقع افراد هم از کار بیکار شدند.منتقدین این تئوری عقیده دارند که شوکهای افزایش ناگهانی قیمت نفت دهه 1970 مرتبط با هیچ کدام از دوره های همزمان رکود و تورمی که از آن تاریخ اتفاق افتاده اند، به وقوع نپیوست.
سیاست های ضعیف اقتصادی
تئوری دیگر این است که تلاقی رکود و تورم حاصل سیاست گذاریهای ضعیف است. قانون گذاریهای سخت گیرانه بازار، کالاها، و بازار کار در یک محیط تورمی به عنوان دلیل محتمل رکود تورمی برشمرده می شود. برخی به سیاست های رییس جمهور سابق ریچارد نیکسون اشاره می کنند ؛ که احتمالا منجر به رکود سال 1970 گردید. نیکسون بر واردات تعرفه گذاشت و دستمزدها و قیمت ها را برای 90 روز ثابت نگه داشت، تا از افزایش قیمتها جلوگیری کند. شوک ناگهانی اقتصادی کمبود نفت و تسریع شدید قیمتها در زمان تسهیل کنترل ها منجر به هرج و مرج اقتصادی شد.
با وجود این که این تئوری جالب به نظر میرسد، اما تنها یک توضیح فاقد عمومیت برای رکود تورمی دهه 1970 است، که نمی تواند افزایش همزمان قیمت ها و بیکاری را که همراه رکود های بعدی تا به امروز بوده ، توضیح دهد.
استاندارد طلا
تئوری دیگر به عوامل پولی اشاره دارد که می تواند در رکود تورمی نقش داشته باشد. نیکسون، آخرین بقایای استاندارد طلا را حذف کرد و موجب سقوط سیستم بین المللی مالی Bretton Woods شد. این کار باعث حذف پشتیبانی کالا برای ارز کشور شد و دلار آمریکا و بیشتر ارزهای دیگر دنیا را تبدیل به ارز بدون پشتوانه کرد؛ و در نهایت باعث ایجاد محدودیت های شدید عملی بر توسعه پولی و ارزیابی ارزی شد.
تورم در مقابل رکود تورمی
کسانی که رکود تورمی را از دیدگاه پولی بررسی می کنند، به پایان استاندارد طلا و دوره های طولانی کاهش قیمت و بیکاری پایین ، تحت یک سیستم قوی ارزی که با کالاها پشتیبانی می شده ، اشاره دارند. و این به آن معناست که در یک سیستم پولی بدون پشتوانه، که از دهه 1970 پدیدار شد، ما باید انتظار مواجه با تورم مستمر در دوره های رکود اقتصادی را داشته باشیم.
حتی قبل از دهه 1970، دیگر اقتصاددانان ارتباط پایدار میان تورم و بیکاری ، بر اساس انتظارات تولید کننده و مصرف کننده در مورد تورم را، مورد انتقاد قرار داده بودند. بر اساس این تئوری ها ، مردم به سادگی رفتارهای اقتصادی خود را با افزایش سطوح قیمتها با تغییرات سیاست پولی انطباق می دهند.
در نتیجه، در سراسر اقتصاد قیمتها در واکنش به سیاست انبساطی افزایش می یابد و هیچ تاثیری بر کاهش بیکاری ندارد؛ و نرخ بیکاری می تواند بر اساس شوکهای اقتصادی بالا و پایین شود. در حقیقت، هر تلاشی برای تحریک اقتصاد در زمان رکودها می تواند باعث تورم قیمتی، بدون کمترین تاثیر در افزایش رشد اقتصادی، شود.
چه عاملی باعث رکود تورمی می شود؟
رکود تورمی با رشد کند اقتصادی و نرخ نسبتا بالای بیکاری- یا رکود اقتصادی -که در عین حال با افزایش قیمتها همراه است، شناخته می شود. عموما، رکود تورمی زمانی اتفاق می افتد که منابع پولی در حال توسعه است؛ در حالی که عرضه در حال محدود شدن است.
چرا رکود تورمی نامطلوب است؟
رکود تورمی یک تناقض محسوب می شود ؛ چرا که رشد کند اقتصادی متمایل به افزایش بیکاری است؛ اما به افزایش قیمتها منجر می شود. به این دلیل است که این پدیده نامطلوب تلقی می شود_ افزایش در سطح بیکاری منجر به کاهش در قدرت خرید مصرف کننده می شود. اگر شما به این مساله، تورم خارج از کنترل را هم اضافه کنید، به این معنی است که با گذشت زمان آنچه مصرف کنندگان پول انجام میدهند صرفا از دست دادن پول است؛ که در نتیجه آن پول کمتر در دسترس و ارزش پول هر روز در حال کاهش خواهد بود.
راه حل رکود تورمی چیست؟
برای رکود تورمی راه حل مشخصی وجود ندارد. اکثریت اقتصاددانان بر این باورند که، سودآوری در جامعه باید افزایش یابد و به نقطه ای برسد که باعث رشد بالاتر بدون تورم مضاعف شود. این امر راه را برای سیاست های انقباضی پولی باز می کند تا تورم را مهار کند، که این کار غالبا به زبان ساده تر از عمل کردن است. بنابراین چاره اصلی برای جلوگیری از رکود تورمی، قویا در پیشگیری کنش گرایانه آن است.
یک مثال برای رکود تورمی چیست؟
برای مثال رکود تورمی زمانی است که، دولتی ارز چاپ می کند( که باعث افزیش منابع پولی و ایجاد تورم می شود)، و در عین حال مالیات را افزایش می دهد( که باعث رشد کند اقتصادی) می شود که در نهایت منجر به رکود تورمی می شود.